نام کامل | آرنولد آلویس شوارتزنگر |
تاریخ تولد | 1947 |
رشته ورزشی | بدنسازی |
ملیت | اتریشی-آمریکایی |
لقب | بلوط اتریشی |
وزن | سنگین (فیزیک) |
آرنولد شوارتزنگر به گفته کارشناسان، بزرگترین بدنساز تاریخ است. کوهی از عضله که اولینبار این رشته را به جهانیان معرفی کرد. کسی که حتی در عرصه بازیگری نیز یک اسطوره بوده و حتی دورهای به عنوان فرماندار کالیفرنیا منتخب شده بود. تمامی این عناوین نشان میدهند که آرنولد یک انسان موفق است، اما راز موفقیت او چیست؟ او چگونه زندگی خود را به این مرحله رسانده است؟ در ادامه متن همراه ما باشید تا نگاهی کامل و دقیق به زندگی این ورزشکار بزرگ داشته باشیم.
تولد و اوایل زندگی

آرنولد شوارتزنگر در سال 1947 در روستاهای اتریش به دنیا آمد. پدر و مادر او هردو پلیس بودند و آرنولد همچنین یک برادر بزرگتر از خود نیز داشت که در سن جوانی بر اثر تصادف درگذشت. بعد از مرگ برادر، آرنولد هزینه زندگی برادرزاده خودش را بر عهده گرفت.
آرنولد ورزش را از رشته فوتبال آغاز کرد اما رفته رفته به رشته بدنسازی علاقهمند شده و در سن 15 سالگی تصمیم گرفت که یک بدنساز شود. او در سن 18 و 19 سالگی به یک بدنسازی حرفهای تبدیل شده بود که پشت سر هم رقابتهای مهم را برنده میشد اما آرنولد رفته رفته پی برد که موفقیت بیشتر در اتریش امکان پذیر نیست؛ برای همین او تصمیم گرفت به سرزمین رویاها یعنی آمریکا مهاجرت کند.
مهاجرت به ایالات متحده آمریکا

در سال 1968 آرنولد وقتی که 21 ساله بود وارد کشور آمریکا شد. او روزهای سختی را در ابتدای ورودش به آمریکا سپری کرد اما بعدها بدنساز مشهور آن زمان یعنی جو ویدر قبول کرد که مربی آرنولد باشد. بدینسان آرنولد تمرینات سخت و طافتفرسایی را انجام داد که او را در سال 1970 به قهرمانی مستر المپیا رساند.
آرنولد قهرمانی است که در 25 رقابت جهانی فقط دوبار اول نشده است! همچنین آرنولد موفق شده است وزنهای به بلندی 310 کیلوگرم را بلند کند.
افتخارات آرنولد در بدنسازی

- قهرمان سال 1968 مسابقه NABBA (مستر یونیورس حرفه ای)
- قهرمان سال 1969 مسابقه NABBA (مستر یونیورس حرفه ای)
- قهرمان سال 1970 مسابقه NABBA (مستر یونیورس حرفه ای)
- قهرمان سال 1967 مسابقه NABBA (مستر یونیورس آماتور)
- سال 1966 مسابقه NABBA (مستر یونیورس آماتور) نفر دوم
- سال 1966 نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ جهان دروزن80+
- سال 1968 نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ آلمان دروزن80+
- سال 1967 نفر دوم مسابقات پاورلیفتینگ آلمان دروزن80+
- سال 1968 نفر اول مسابقه IFBB(فدراسیون بینالمللی بدنسازی و تناسب اندام) مستر اینترنشنال (مکزیک)
- سال 1967 نفر دوم مسابقات المپیک وزنهبرداری دروزن80+
- سال 1970 نفر اول مسابقات Mr.Wolrd (مدافع عنوان قهرمانی)
- سال 1970 نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال 1971 نفر اول مستر المپیا در فرانسه
- سال 1972 نفر اول مستر المپیا در آلمان
- سال 1973 نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال 1974 نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال 1975 نفر اول مستر المپیا در آفریقای جنوبی
- سال 1980 نفر اول مستر المپیا در استرالیا
توصیههای ورزشی آرنولد به بدنسازان

من معمولا بیشتر از یک ساعت دوچرخه سواری رو انجام نمیدم. به نظرم 45 دقیقه تمرین با وزنه و یک ساعت دوچرخه میتونه ایده آل باشه که در مجموع میشه یک ساعت و 45 دقیقه. بعضی اوقات میتونی تمرینات اضافی مثل حرکات کششی یا تمرینات شکم رو هم به اون اضافه کنی. البته خود من بعضی اوقات شده زمانی که در تعطیلات به سر میبردم دو تا دو ساعت و نیم هم رو دوچرخه باشم. درکل باید بگم که صرف مدت زمان یک ساعت برای تحت فشار قرار دادن سیستم قلبی عروقی کافیه.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی دیگو مارادونا
مهمترین نکته تمرینی از زبان آرنولد

مهمترین نکته اینه که اشتباه من رو تکرار نکنی. اولین روز تمرینم رو یادمه که 15 سالم بود و از بقیه افراد تو باشگاه پرسیدم چیکار کنم. اونا بهم گفتن هر حرکت رو 5 سِت با 15 تکرار انجام بدم.
دو ساعت طول کشید تا تمرینم تموم بشه. تو راه برگشت خونه با دوچرخه و بعد از نیم ساعت رکاب زدن ناگهان دستهام رو حس نکردم و افتادم تو چاله، دوچرخهام داغون شد و بقیه راه رو مجبور شدم پیاده برم.
درحالیکه حس پاهام هم کم کم از دست میرفت، من در حالیکه تمام بدنم از ضعف میلرزید به خونه رسیدم. فردای اون روز تمام بدنم درد میکرد و نمیتونستم هیچ کاری انجام بدم. پس بیشتر از 3 سِت انجام نده.
هیچ عجلهای نیست، این همه سال انجامش ندادی. خیلی آهسته با 3 سِت و 10 تکرار شروع کن. بعد از یه مدت متوجه میشی کدوم قسمتها از ژنتیک مناسبی برخوردارن و کدوم قسمتها نیاز به تمرینات بیشتر و پرفشارتر دارن. من همیشه گفتم هر کسی بدن متفاوتی داره با نیازهای متفاوت موفق میشن. پس همه نمیتونن از یه الگوی تمرینی ثابت پیروی کنن.

برخی مواقع وجود دارد که هرچقدر که یک عضله را تمرین میدهید باز هم شاهد پیشرفت آن نیستید.در این مواقع افرادی ممکن است تصمیم بگیرند که حجم تمرینات را باز هم افزایش دهند.آرنولد در این باره هشدار میدهد و میگوید که این روش میتواند تاثیر منفی بیشتری داشته باشد.
او میگوید برخی مواقع وجود دارد که یک عضله به دلیل تمرین بیش حد فرصت ریکاوری و استراحت را پیدا نمیکند و به همین دلیل رشد هم نخواهد کرد.راه حل این مشکل تنها این است که یک مدت به عضله مربوطه استراحت دهید و دوباره برنامه تمرینی خود را طراحی کنید تا آن عضله دچار تمرین زدگی نشود.به یاد داشته باشید که در بدن سازی تمرین بیش از حد میتواند به اندازه تمرین بسیار کم بد و مضر باشد.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی کانر مک گرگور
سوزاندن چربی شکم از زبان آرنولد

آرنولد در کتاب خود که درباره توصیههای ورزشی است، گفته است: یک قانون ساده وجود دارد که هنگام مصرف غذاهای چرب، متابولیسم بدن شما کاهش مییابد و در نتیجه چربیها ذخیره میشوند.
قسمت اولیه این چربیها که هدف آنها میشود، شکم است. با رعایت یک رژیم غذایی مناسب، اولین منطقهای که شروع به از دست دادن چربی میکند، همین شکم خواهد بود.
در واقع باید بگوییم که رژیم غذایی خاصی برای از بین بردن چربیهای شکم وجود ندارد. ما فقط میتوانیم برنامهریزی کنیم تا درصد کلی چربی بدن را کاهش دهیم.
راه موثرترین برای این مسئله این است که مقدار کالری مصرفی روزانه خود را بیشتر از مقدار کالری دریافتی قرار دهید. به عنوان مثال، اگر روزانه 2000 کالری میدریافتید، باید 2500 کالری را سوزاندهید. از تمرینهای موثر در این راه، شروع روز با 200 حرکت کرانچ شکم و دوچرخه زدن است که برای تقویت عضلات پا نیز مفید است.
بیشترین رکورد اسکات آرنولد

بهترین رکورد من 575 پوند(260 کیلوگرم) بود ولی معمولا 550 پوند(250 کیلوگرم) رو انجام میدادم.
این رو باید اضافه کنم که حرکت اسکوات هیچوقت تمرین قدرتی مورد دلخواه من نبود. من فیزیک بدنی مناسب انجامش رو نداشتم.
افرادی مثل Frank Columbu بدلیل ساختار استخوانی متفاوتی که داشتن تو این حرکت ماهربودن.
البته که من هیچوقت تمرین اسکات رو جا نمینداختم. مخصوصا اسکات از جلو در حالیکه سر و شونههام رو بالا میگرفتم تا بدنم از فرم درست خارج نشه.
اسکات یکی از مهمترین تمرینات بدنسازی هست، درست مثل دِدلیفت، پرس سینه، زیر بغل خم، قفسه دمبل و جلوبازو هالتر که حرکات پایه بدنسازی به شمار میان و نباید به هیچ عنوان ازشون غافل شد.
صحبتهای فیل هیث (قهرمان بدنسازی) درباره آرنولد

آرنولد وقتی ششمین قهرمانیاش را کسب کرد، موقتا صحنه مسابقات را ترک کرد و گفت: “من همیشه یک بدنساز خواهم ماند، اما در زندگی چیزهایی مثل بازیگری وجود دارند که من میخواهم امتحان کنم” و همه دیدیم که آرنولد بعد از نقش آفرینیهایش دوباره به استیج المپیا بازگشت و توانست هفتمین قهرمانیاش را جشن بگیرد. من هم فکر میکنم میتوانم چنین کاری انجام دهم و مطمئن باشید به محض قطعی شدن، شما را در جریان خواهم گذاشت.
ورود به دنیای سینما

آرنولد وقتی 23 ساله بود، کوه عضله بود و 6 عنوان قهرمانی در مستر المپیا را به دست آورده بود. در این دوره برخی از سران تبلیغاتی هالیوود پیشنهاد دادند که آرنولد در یک فیلم سینمایی به نام (هرکول) بازی کند. آرنولد که خود شدیدا به بازیگری علاقه داشت قبول کرد که در این فیلم بازی کند.
او درباره این دوران گفته است: وقتی وارد سینما شدم همه به من میگفتند که این هیکل مناسب فیلم نیست. راست هم میگفتند، در آن دوران چنین بدنی در سینما پیدا نمیشد. اما جیمز کامرون اولین کسی بود که توانست از استعداد من استفاده کند.
او همچنین در یک مصاحبه جداگانه گفته: الان ما در دهه 1970 هستیم و سمبلهای جذاب، وودی آلن و داستین هافمن و آل پاچینو هستند. ستارههایی که وزنشان 55 کیلوگرم است و تو 110 کیلو وزن داری. یعنی در مقایسه با آنها، یک هیولا هستی! خب طبیعی است که کسی نمیخواهد با تو قرارداد ببندد.
فیلم ترمیناتور و آغاز معروفیت جهانی

ترمیناتور فیلمی علمی تخیلی، اکشن به کارگردانی جیمز کامرون است که آرنولد نقش اول آن را ایفا کرده و در کمال تعجب به موفقیتهای فوقالعادهای رسید. حتی سختگیرترین منتقدان جهان نیز از بازی رباتی او تحسین کردند و فیلم ترمیناتور را نیز یک شاهکار خطاب کردند.
داستان این فیلم در سال 2029 آغاز میشود؛ دورانی که در بحبوحه جنگ هستهای، ماشینها و روباتها عملاً کنترل زمین را به دست گرفتهاند و مشغول نابود کردن آخرین انسانهای باقیمانده هستند.
نابودگر (آرنولد شوارتزنگر) که یک سایبورگ یا ربات انساننما است، به سال 1984 فرستاده میشود تا زنی جوان به نام سارا کانر (لیندا همیلتون) را که مادر جان کانر ناجی بشریت در جدال با روباتها خواهد بود بکشد. به دنبال او نیروهای انسانها نیز یک جنگجوی جوان را به اسم کایل ریس میفرستند تا از سارا کانر در مقابل نابودگر دفاع کند.
صحبتهای آرنولد درباره کاراکتر و فیلم ترمیناتور

من خيلي نسبت به اين شخصيت علاقه دارم. فكر ميكنم شخصيت عالي و جذابي است. به نظرم داستان خيلي خوبي هم دارد. كل ايدهاي كه كامرون قبلا در دهه 80 داشت، درباره خلق دنيايي است كه ماشينها آن را در اختيار ميگيرند و چيزهايي كه امروز به واقعيت بدل شدهاند، ولي آن زمان حتي به ذهن كسي خطور نميكرد.
واقعا فوقالعاده است براي اينكه كل گروه همه توانشان را براي آن ميگذارند. حضور در چنين فيلمي لذتبخش است. استوديو جدا نسبت به فيلم ترميناتور مشتاق است.
تهيهكنندهها و كارگردان واقعا آدمهاي بااستعداد و خلاقي هستند. اين را از روي مراحل فيلم متوجه ميشويد. همهچيز بهواقع عظيم و هيجانانگيز است. بسيار تجربه عالياي بود.
هميشه گفته بودم كه مايلم در صورتي كه داستان خوب باشد، ترميناتور را دوباره بازي كنم و واقعا وقتي داستان را خواندم از آن لذت بردم.
به نظرم افرادي كه درگير با اين پروژه بودند مرا قانع كردند كه فيلم خوبي از كار درميآيد و قرار است همه توان خود را براي اين كار بگذارند.
و قضيه فقط اين نيست كه «بياييم يكبار ديگر از اين حقامتياز استفاده كنيم و از بعضي چيزهاي خوب كه در گذشته بوده، بهره ببريم»، آنها واقعا اين پروژه را جدي گرفتند. واقعا براي اينكه چگونه داستان را ادامه بدهند چارهانديشي كردند و اساسا به نوعي فيلم قبلي را ناديده گرفتند.

فكر كنم بعد از قسمت دوم فهميدم كه قرار است مجموعه واقعا عظيمي بشود. قسمت دوم بزرگترين فيلم سال بود. 500 ميليون دلار به دست آورد كه حتي نميدانم به دلار امروز چه رقمي ميشود، احتمالا يك ميليارد دلار؛ كسي چه ميداند؟ ولي واقعا فيلم عظيمي بود و حقيقتا كامرون كار خارقالعادهاي در نوشتن فيلم انجام داد.
بعد از اينكه فيلمنامه را دريافت كردم سوالات زيادي داشتم. بعضي از چيزها با عقلم جور درنميآمد. پيچيده بودند.
براي ديگران هم معناي چنداني نداشت. پس اينكه آن را به بهترين حالت درآورند يك فرآيند لازم بود. به نظرم يك دوره چندماهه. آدمهاي بسيار بااستعدادي بودند كه از كار كنارگذاشته شدند و مساله فوقالعاده اينجاست كه همه با پروژه همگام بودند.
اين طور نبود كه من يك سمت بروم، ديويد اليسون جور ديگري فكر كند يا آلن متفاوت بينديشد. هيچكدام از اينها نبود.
فكر كنم اين فيلم، پروژه بسيار منحصربهفردي است چرا كه همه نسبت به آن بسيار بااحتياط عمل ميكنند. نه فقط به خاطر جنبه هنري آن، بلكه به نظرم به خاطر جنبه تجارياش. استوديو اينطور به فيلم نگاه ميكند كه «اگر در اينجا خوب عمل ميكنيم، ميتوانيم با چند فيلم ديگر هم ادامه بدهيم. ميتوانيم مردم را سرگرم كنيم. ميتوانيم پول دربياوريم و اينكه در برگرداندن اين مجموعه خوب عمل كردهايم.
زندگی شخصی، ازدواج، فرزندان

آرنولد وقتی که 22 سال سن داشت با دختری به نام باربارا اوتلند که یک معلم زبان انگلیسی بود، وارد یک رابطه عاشقانه شد. اما این زندگی مشترک پنج سال بعد یعنی در سال 1974 به جدایی انجامید.
فامیل شدن با جان اف کندی
آرنولد در سال 1986 با دختری به نام ماریا شریور ازدواج کرده و ثمره این ازدواج چهار فرزند هستند. اما نکته جالب توجه درباره خانم ماریا شریور این است او خواهر زاده رئیس جمهور پیشین آمریکا یعنی جان اف کندی است. رئیس جمهوری که به طرز مرموزی ترور شد.
خیانت آرنولد به همسرش

اما این ازدواج با خیانت آرنولد به جدایی انجامید. آرنولد با خدمتکار خانهاش به صورت مخفیانه وارد رابطه شد و حتی از او یک بچه نیز به دنیا آورد. بعدها همسر آرنولد به این خیانت پی برد و از او درخواست طلاق داد که به گفته بسیاری این ازدواج 400 میلیون دلار برای آرنولد خسارت به همراه داسته است.
آرنولد درباره خیانت خود گفته است: در سال 2011 ماریا در رابطه با موضوعی شک داشت و از من پرسید: آرنولد آیا جوزف، پسر خدمتکارمون پسر توئه؟ قلبم از این موضوع به درد اومده بود و ناچار بودم تا پس از سالها پنهانکاری سرانجام حقیقت را به همسرم بگم.
در سال 1997 من با خدمتکارم رابطهای پنهانی داشتم، اون باردار شد و هردو فکر میکردیم فرزندش متعلق به همسرش «روجیلو» است اما با مرور زمان این پسر هر روز بیشتر شبیه به من میشد و در نهایت متوجه شدم که جوزف پسر منه.

اشتباه من باعث شد تا همه اعضای خانودهام درد سنگینی را تحمل کنند، من زندگی خودمو نابود کردم.
این حقیقتی است که باید آن را پذیرفت، مردم موفقیتها و شکستهای من را به یاد خواهند آورد. من در حرفه ام شکستهایی را تجربه کردهام اما این موضوع یک بعد کاملاً جدید از شکست برای من بود.
اکنون بسیار خوشحالم که من و ماریا توانستیم بچههایمان را به خوبی تربیت کنیم، ماریا همیشه همسر فوقالعادهای بود اون همیشه در کنار من و حامی من بود. پس از جدایی ما هنوز هم رابطه خوبی باهم داریم و اکثر مراسمهای خاص را در کنار فرزندانمان جشن میگیریم، رابطه ما مثل گذشته نیست اما دوستی ما هنوز زنده است.
او همچنین درباره پسر نا مشروع خود گفته است: جوزف یک مرد جوان و مثل من عاشق بدنسازی و ورزشه، کاری که من کردم اشتباه بود اما نمیخواهم که پسرم فکر کند عضوی از خانواده من نیست، من جوزف را بسیار دوست دارم.
ورود به عرصه سیاست

آرنولد از سال 2003 وارد عرصه سیاست نیز شد. او در همان روزهایی که وارد آمریکا شد، شیفته حزب جمهوری خواه بود. آرنولد در این باره گفته است: من در سال 1968 بدون داشتن هیچ پولی به آمریکا رفتم، در آن وقت رقابت بر سر ریاست جمهوری نیکسون و هامفری بود؛ و زمانی که نیکسون در سخنرانی انتخاباتی خود درباره کاهش مالیات، افزایش قدرت ارتش و آزادی صحبت کرد فهمیدم او یک لیبرال است، از آن روز تصمیم گرفتم یک لیبرال باشم و این موضوع تا امروز ادامه دارد.
او از سال 2003 تا 2011 فرماندار ایالت کالیفرنیا بود که در این دوره مشکلات بسیاری از مردم را حل کرد.
ثروت و دارایی

ثروت آرنولد چیزی بالغ بر 800 میلیون دلار است. طلاق شوارتزنگر از همسرش تأثیر بدی در ثروت او داشت بهطوریکه بابت جدایی از همسرش حدود 400 میلیون دلار غرامت پرداخت کرده است.
آرنولد در یک مصاحبه درباره داراییهایش گفت: پول شما را خوشحال نمیکند. من الان پنجاه میلیون دلار دارم؛ ولی وقتی 48 میلیون دلار داشتم خوشحال تر بودم. او همچنین ذکر کرد: من میلیونها دلار پول به عنوان تاجر در گذر زمان کسب کردم.
علاقه به مطالعه

آرنولد تقریبا هشت دکتری افتخاری دارد. وی درباره میزان سواد و همچنین مطالعاتش گفته است: در حال حاضر مشغول مطالعه کتاب «ناشناخته» دیوید ایگلمن هستم، که درباره مغز انسان است. من همیشه به روانشناسی علاقه داشتم.
برای همین یادگیری چیزهایی که در تفکر ما تاثیر میگذراند برایم خیلی مهم است. در بدنسازی، من به این معروف بودم که ذهن طرف مقابل را با حقههای مختلف میخوانم.
ای کاش آن موقع این کتاب را داشتم، چون کارهایی که من آن موقع انجام میدادم در مقابل چیزهایی که در این کتاب نوشته شده خیلی ابتدایی به نظر میرسند.
کتاب «بیوگرافی استیو جابز» از والتر آیزاکسون هم آخرین کتابی بود که خواندم و عظیم بود. من خواندن کتاب درباره افرادی با دیدهای وسیع را خیلی دوست دارم، و وقتی که درباره دید و نگرش صحبت میکنید، استیو جابز حتما باید در صحبتتان باشد.
او آدمی انقلابی بود. این که بتوانید درباره آدمی بخوانید که دنیا را دید، چیزی بهتر تصور کرد، و بعد رفت و دیدگاهش را به واقعیت تبدیل کرد واقعا تاثیربرانگیز است.
علاقه به هری پاتر
من عاشق هری پاتر و هر چیزی هستم که درباره این کتاب باشد. یک سفر باورنکردنی و حماسی با شخصیتهایی شگفت انگیز که به نظر من روی صفحه نقرهای هم مثل صفحات کتاب خوب بودند. اما فکر میکنم زندگی خود رولینگ هم خیلی جالب بود و ساختن فیلمی بر مبنای زندگی خود او هم میتواند خیلی جالب باشد.
قوانین موفقیت از زبان آرنولد

من همیشه با قوانین خود زندگی و رقابت میکنم. همیشه وقتی که به دنبال اهداف بلند پروازانه خود در زمینه بدن سازی، بازیگری و سیاست بودم تنها با یک جواب از طرف افراد مختلف روبرو میشدم و آن هم این بود که تو نمیتوانی به این اهداف برسی.
من همیشه با این تردیدها و حواس پرتیها در طول زندگی خود مواجه بودم ولی همیشه سعی میکردم تا آنها را مدیریت و از سر راه خود بردارم.
مردم همیشه از من میپرسند که تو چگونه توانستی به این موفقیتها دست یابی؟چگونه یک فردی که حتی زبان او غیر انگلیسی میباشد توانست در سینما ستاره شود یا قهرمان مهمترین رقابتهای بدن سازی شود یا بتواند فرماندار یکی از بزرگترین ایالات آمریکا شود؟جواب ساده است.
من از 6 قانونی که در ادامه میگویم تبعیت کردم و موفق شدم. من همیشه اطمینان کامل داشتم که به اهداف خود خواهم رسید و برای اینکه به مردم بفهمانم که در مورد من اشتباه میکنند نهایت تلاش خود را انجام میدادم.
همانند بسیاری دیگر از بدن سازان زمان خودم من هم برای رسیدن به موفقیت بسیاری از قوانین عرف جامعه را شکستم.
کارهایی انجام میدادم که بسیاری دیگر از افراد حاضر به انجام آن نبودند. همیشه سخت تر از دیگران تمرین میکردم. اکنون که کارهای بسیار زیادی را انجام دادهام دوست دارم که تجارب خود را در اختیار مردم جهان قرار دهم تا آنها نیز استفاده کنند.از این قانونها پیروی کنید تا موفقیت نیز شما را دنبال کند.

1) به خود اعتماد داشته باشید
2) برخی از قوانین را بشکنید
3) از شکست نترسید
4) به افرادی که همیشه نه میگویند بی توجه باشید
5) با شدت هر چه تمام تر تلاش کنید
6) به دیگران کمک کنید تا دیگران نیز به شما کمک کنند
سخن پایانی
بسیار خرسندیم که تا پایان همراه سایت بهترین بیوگرافی بودید. ما امروز و در مقاله فوق سعی کردیم تا درباره زندگی شخصی و حرفهای آرنولد بنویسیم تا شما عزیزان و طرفداران با زندگی این ورزشکار بیشتر از قبل آشنا شوید. در پایان امیدواریم که از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.